مهناز مصطفائی علائی؛ علیرضا ارشادی
چکیده
بیش از چهار دهه از آموزش زبان تخصصی انگلیسی در ایران می گذرد. با وجود این، کمتر پژوهش جامعی به بررسی و ارزیابی این برنامه از دیدگاه دست اندرکاران وکاربران آن پرداخته است. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای ارزیابی بخش های مشخصی از برنامه زبان تخصصی انگلیسی درایران ازمنظر ذینفعان بلافصل این برنامه. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه ...
بیشتر
بیش از چهار دهه از آموزش زبان تخصصی انگلیسی در ایران می گذرد. با وجود این، کمتر پژوهش جامعی به بررسی و ارزیابی این برنامه از دیدگاه دست اندرکاران وکاربران آن پرداخته است. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای ارزیابی بخش های مشخصی از برنامه زبان تخصصی انگلیسی درایران ازمنظر ذینفعان بلافصل این برنامه. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده درچارچوب روش تحقیق کمی-کیفی، اقدام به گردآوری دادههای لازم و تحلیل آنها نموده است. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از آن است که برنامه زبان تخصصی انگلیسی در ایران با فقدان سیاست پایش و سنجش منظم روبروست و ذینفعان این برنامه به ویژه در بخش کاربران، از وضعیت فعلی برنامه، هدف، روش تدرِیس و کتب آموزشی آن رضایت ندارند. ریشه مشکلات موجود و عدم رضایت از این برنامه را میتوان در بخشهای مختلف و البته با سهم متفاوت جستجو نمود. عوامل محیطی، سیاستهای نادرست، روش تدریس غیراصولی و قالب قدیمی و بیروح کتب آموزشی هر یک نقش بازدارنده خود را در کارکرد موفق و جلب رضایتمندی کاربران ایفا می کنند. با تبیین کمبودها و نواقص موجود در این برنامه و طرح برخی راهکارها برای بهبود وضعیت جاری، یافتههای پژوهش حاضر میتواند مورد استفاده دو گروه عمده کاربران و فراهمآوران برنامه زبان تخصصی انگلیسی قرار گیرد.
مهناز مصطفایی علایی؛ محمد رضا قمری
دوره 2، شماره 2 ، دی 1392، ، صفحه 85-111
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی نگرانیها نسبت به تاثیرات اجتماعی فراگیری زبان انگلیسی انجام شده است؛ حوزه ای چالشی که قبلا به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. این تحقیق به بررسی رابطه بین فراگیری زبان انگلیسی و هویت ملی و همچنین رابطه بین نوع انگیزه زبانی و هویت ملی میپردازد. ضمنا، نقش دو متغیر مردم شناسی، جنسیت و سن، مورد بررسی ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی نگرانیها نسبت به تاثیرات اجتماعی فراگیری زبان انگلیسی انجام شده است؛ حوزه ای چالشی که قبلا به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. این تحقیق به بررسی رابطه بین فراگیری زبان انگلیسی و هویت ملی و همچنین رابطه بین نوع انگیزه زبانی و هویت ملی میپردازد. ضمنا، نقش دو متغیر مردم شناسی، جنسیت و سن، مورد بررسی واقع شد. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 350 دانشجوی دانشگاه علامه طباطبائی در این تحقیق شرکت کردند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامهای در باره هویت ملی و پرسشنامهای در باره نوع انگیزه زبانی و مصاحبه متعاقب آنها بود. پرسشنامهها قبلا ساخته شده بودند اما اصلاحات عمدهای بر روی پرسشنامه اول انجام شد که 30 گزینه در باره سنجش هویت ملی تمام شرکت کنندگان را دربر داشت. پرسشنامه دوم شامل 42 گزینه برای سنجش نوع انگیزه زبانی صرفا زبان آموزان بود. تحلیل رگرسیون، آزمونهای تی مستقل و تحلیل واریانس اجرا شد. نتایج نشان داد که ادعاهای مبتنی بر اثرات زیانبار اجتماعی فراگیری زبان انگلیسی چندان معتبر نیست و چنین دریافت شد که در میان نوع انگیزه زبانی، سفر به خارج از کشور و مسوولیت اجتماعی با هویت ملی ارتباط دارد. به علاوه، جنسیت و سن تفاوت های عمده ای را در تمایلات شرکت کنندگان نشان داد. یافتهها نشان داد که نگرانیهای اجتماعی در باره فراگیری زبان انگلیسی زیاده از حد بدبینانه است. بنابراین، مولفان و طراحان کتابهای درسی و معلمان میتوانند به ظرفیت برخی عناصر اجتماعی و متغیرهای مردم شناسی در آموزش زبان انگلیسی توجه کنند.